از لحظه های بچگیشون لذت می برم .از خندیدن ها و بازی کردن هاشون .چون میدونم عمر ما مثل باد میگذره و دیگه بر نمی گرده .
دنیای بچه گانه
دوباره یهویی
همیشه عذاب وجدان دارم که چرا درست برا بچه ها وقت نمیذارم . اماعقیده همسری اینه که همین که هستم و بچه ها در آرامش به سر میبرن خوبه... الان مسیح اومد گفت :بازی سونیک(با کامپیوتر)یا بازی ماینکرافت (با گوشی).؟؟؟؟چون صبح بازی کرده بود گفتم نه ... و گفتم بیا منچ(تنها بازی که همیشه جواب میده , و بعد بازیهای معمولی ... پی نوشت:::بچه ها تو هر سنی باشن وقت ما را می خان .،توجه میخان و اگر من مادر یا پدر سر حوصله باشیم همه چیز آرومه ... ...
یهویی عذاب وجدان
وقتی علی ظهریه و مدرسه است .ساره اومده ناهار خورده ... مامان یهو دلش میخاد فیلم هندی شبکه نمایش ببینه....دو ساعت وقتش را میگیره....ومسیح عزیز تو این دو ساعت حتی نیومد پیش مامانش😔🤕 و کل وقت داشت لگو یازی میکرد .. خدایا ببخشید اگر از وقت بچه هام زدم و فیلم بی سر و ته دیدم ... ...
بدون اجازه دخترم
تهران گردی
قرار شد برای مهمونی عموی بابا بیایم تهران .. ۱۴۰۳/۱/۱۶رفتیم پارک جمشیدیه .ساره گفت حالا که ماهان میاد ،محمد حسین هم باید بیاد ..ما هم با عمواحمد رفتیم .. ساره هم اولش دوست نداشت و میگفت اینجا را دوست ندارم ..کوهه.. اما بعدش شروع کرد به بازی کردن .... (دوست دارم بچه هام لذت بردن از زندگی را یاد بگیرن ...چون شرایط همیشه بر وفق مراد نیست و نمیشه صبر کرد تا شرایط عالی عالی باشه برای خوشحالی ) شب رفتیم مهمونی افطاری عمو ... و اخر شب با ماهان و محمد حسین و خودمون رفتیم پل طبیعت ..اما نمیدونم چرا درست عکس نگرفتیم .... ...
حجاب اسلامی
وقتی بچه خواهر شوهر کلاس دومی طبق گفته معلم برای خونه قانون میذاره .. پی نوشت:مورد ۲. چرا همه جا نوشته حجاب را رعایت کنید پس مامان هم تو خونه رعایت کنه .. تهران ۱۴۰۳/۱/۱۷ ...